به خاطر اینکه سرما خورده بودی دکتر گفت چند روزی واکسن و عقب بندازیم آخه تب داشتی واکسن چهارماهگی رو 2 مرداد زدیم . 2 شب موندیم خونه آناجون شما تب کرده بودی . ...
خداوندا... حکمت قدمهایی را که بر میداری بر من آشکار کن تا درهایی را که به سویم می گشایی "ندانسته" نبندم و درهایی که به رویم میبندی به "اصرار" نگشایم ...
از جنس کدام نور بودی ستاره من ؟ که جسارت با تو بودن در من جنبید و من چه عاشقانه به رویت لبخند زدم و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی و این شد ... عاشقانه آرام من و تو اولین روز ماه رمضان 19/4/92 این لباس سوغات مشهد از طرف آناجون بود ...
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟ پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم تنهاییت برای من ... غصه هایت برای من ... همه بغضها و اشكهایت برای من .. بخند برایم بخند آنقدر بلند تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را... صدای همیشه خوب بودنت را ...
پنج شنبه ۲۹ فرودین ۱۳۹۲ ما برا معین جون ولیمه دادیم . نهار ۱۳۰ نفر مهمون تو تالار مجلل داشتیم . شب پنج شنبه عمو ها و دایی و عمه ها جمع شدن خونمون . ...